ارسال پیام در واتس‌اپ

مقايسه خيانت در امانت با ساير جرايم عليه اموال

قانونگذار تعريفي از بزه خيانت در امانت به عمل نياورده است اما به نظر برخي از حقوقدانان، خيانت در امانت عبارت است از استعمال، تصاحب، تلف يا مفقود کردن توام با سوءنيت مالي که از طرف مالک يا متصرف قانوني به کسي سپرده شده و بنا بر استرداد يا به مصرف معين رسانيدن آن بوده است.
  استعمال
مصرف کردن يا استفاده کردن از مال مورد امانت جرم است. براي مثال شخصي اتومبيل خود را به دوستش امانت مي‌دهد تا در پارکينگ منزل خود از آن نگهداري کند ولي دوست وي از آن اتومبيل براي مسافرکشي استفاده مي‌کند.
  تصاحب
يعني شخص امين به جاي انجام وظيفه اصلي‌اش، رفتاري با مال مورد امانت کند که مال ديگري را از آن خود بداند و با آن طوري رفتار کند که ديگران گمان کنند او مالک مال است.
  اتلاف
تلف کردن يا نابود کردن مال مورد امانت يکي ديگر از گونه‌هاي خيانت در امانت است. از بين بردن مال مورد امانت به شکل‌هاي گوناگون متصور است.
  شرايط سپردن مال اماني
براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد توسط مالک يا متصرف قانوني به امين سپرده شود.همچنين سپردن مال بايد از راه‌هاي قانوني صورت گرفته باشد؛ بنابراين اگر سارق، مال مسروقه را نزد ديگري به امانت گذارد و امين به جاي بازگردان مال، آن را به ضرر سارق به صاحب اصلي کالا يا دولت بدهد يا اصلاَ از آن به نفع خود استفاده کند، مرتکب جرم خيانت در امانت نشده است.
 سوءاستفاده از سفيد مهر يا سفيد امضا، از مصاديق خيانت در امانت
مواد ۶۷۳ و ۶۷۴ بخش تعزيرات قانون مجازات اسلامي، موضوع خيانت در امانت را مورد بررسي قرار داده است.فصل نهم از قانون مجازات عمومي سال ۱۳۰۴، به موضوع کلاهبرداري و فصل ۱۰ اين قانون به موضوع خيانت در امانت اختصاص داشت. در قانون مجازات عمومي سال ۱۳۰۴، ۳ ماده ۲۳۹، ۲۴۰ و ۲۴۱ به موضوع خيانت در امانت مي‌پرداخت.ماده ۲۴۰ اين قانون مشابه ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامي با موضوع سوءاستفاده از سفيد مهر يا سفيد امضا است همچنين ماده ۲۴۱ قانون مجازات عمومي تا اندازه بسياري با ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي بخش تعزيرات مشابهت دارد.بر اساس ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامي، هر کس از سفيد مهر يا سفيد امضايي که به او سپرده شده ‌است يا به هر طريق به‌ دست آورده، سوءاستفاده کند، به يک تا سه‌ سال حبس محکوم خواهد شد.ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي بخش تعزيرات نيز مي‌گويد: هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول يا نوشته‌هايي از قبيل‌ سفته، چک، قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وکالت يا هر کار با اجرت يا بي‌اجرت به کسي داده شده و بنا بر اين بوده است که اشياي مذکور مسترد شود يا به مصرف معيني‌ برسد و شخصي که آن اشيا نزد او بوده، آنها را به ضرر مالکين يا متصرفين آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود کند، به حبس ‌از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.يکي ديگر از موادي که در قانون مجازات عمومي سابق به بحث خيانت در امانت اختصاص داشت، ماده ۲۳۹ بود که در قانون مجازات اسلامي از مواد مربوط به اين جرم حذف شد و در قانون مجازات اسلامي در ماده ۵۹۶ به بحث کلاهبرداري اضافه شد.بر اساس ماده ۵۹۶ بخش تعزيرات قانون مجازات اسلامي، هر کس با استفاده از ضعف نفس شخصي يا هوي و هوس او يا حوايج شخصي افراد غيررشيد به ضرر او نوشته يا سندي اعم از تجاري يا غيرتجاري از قبيل برات‌، سفته‌، چک‌، حواله‌، قبض و مفاصا حساب يا هرگونه نوشته‌اي که موجب التزام‌ وي يا برائت ذمه گيرنده سند يا هر شخص ديگر مي‌شود به هر نحو تحصيل کند، علاوه بر جبران خسارات مالي به حبس از شش ماه تا دو سال و از يک ميليون تا ده ميليون ريال جزاي نقدي محکوم ‌مي‌شود و اگر مرتکب ولايت يا وصايت يا قيمومت بر آن شخص ‌داشته باشد مجازات وي علاوه بر جبران خسارات مالي از سه تا هفت سال حبس خواهد بود.
 ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامي از مصاديق جعل
ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامي با عنوان خيانت در امانت، که مشابه يکي از مواد قانون مجازات عمومي است، به نحوي به عنوان کلاهبرداري و البته جعل محسوب مي‌شد، اين ماده به جعل مفادي نيز شبيه است و مي‌تواند از مصاديق جعل باشد.در ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي، استعمال، تصاحب، تلف و مفقود شدن اشاره شده است که بايد نسبت به اموال منقول و غيرمنقول صورت گيرد تا عنصر مادي خيانت در امانت محقق شود.در خصوص خيانت در امانت، سوالاتي مطرح مي‌شود، در برخي موارد خيانت در امانت، حالات اشاره‌شده در ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي وجود ندارد. به عنوان مثال گاه اموالي در اختيار يک کارگر منزل نيست اما او اين اموال را تصاحب، استعمال، تلف يا مفقود مي‌کند. در چنين مواردي ابهام وجود دارد که آيا اين مورد جزو موارد خيانت در امانت است يا خير.بر اساس يکي از نظريه‌هاي اداره حقوقي قوه قضاييه، اعمال اين کارگر از مصاديق خيانت در امانت است، با وجود اينکه عنصر «سپردن» وجود نداشته است.  رباخواري جرم است، برخي افراد به قرض دادن مبالغي به سايرين اقدام و در مقابل از فرد مورد نظر نوشته‌اي دريافت مي‌کنند، مبني بر اينکه «به فلان فرد تعدادي سکه امانت داده‌ام». در اين شرايط اگر فرد در تاريخ مشخص، مبلغ مورد نظر را بازپرداخت نکرد، به دليل اينکه فرد قرض‌دهنده يک يد اماني براي خود تعريف کرده است، فرد قرض‌گيرنده در صورت نپرداختن مبلغ مورد نظر، تحت تعقيب کيفري قرار مي‌گيرد.در بعضي از موارد خيانت در امانت، استعمال، تلف و مفقود کردن وجود ندارد، بلکه ممکن است شيوه‌هاي ديگري براي تحقق اين جرم وجود داشته باشد، به عنوان مثال فرد بي‌دقتي کرده و به همين دليل ممکن است ديگري مالش را بدزدد يا تصاحب کند. در چنين مواردي نيز با تفسيري متفاوت مي‌توان گفت که خيانت در امانت محقق شده است.
 مواردي که مستاجر با انقضاي مدت اجاره، اقدام به تخليه ملک نمي‌کند
با توجه به ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي، هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول به عنوان اجاره به کسي داده شده و بنا بر اين بوده است که مسترد شود يا به مصرف معيني‌ برسد و شخصي که آن اشيا نزد او بوده آنها را به ضرر مالکين استعمال يا تصاحب يا تلف کند، به حبس ‌از ۶ ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.در چنين مواردي، مالک از مستاجر به دليل تخليه نکردن ملک تحت عنوان خيانت در امانت شکايت مي‌کند. چنين شکايتي در مقطعي از زمان بسيار شايع بود تا اينکه اداره حقوقي قوه قضاييه در سال ۸۲ در نظريه‌اي اعلام کرد که صرف عدم تخليه مورد اجاره، پس از انقضاي مدت اجاره يا استعمال، تصاحب، تلف يا مفقود کردن مورد اجاره به ضرر مالک نيست تا مشمول ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي باشد. بنابراين صرف تخليه نکردن، خيانت در امانت محسوب نمي‌شود.
 تفاوت جرم خيانت در امانت و کلاهبرداري                                   
تفاوت عمده ميان کلاهبرداري و خيانت در امانت از جهت حيله و تقلب است، تا آنجا که عمل واحد نمي‌تواند واجد هر دو عنوان کلاهبرداري و خيانت در امانت باشد. تفاوت ديگر، مربوط به عنصر نتيجه است. شرط تحقق کلاهبرداري، انتفاع مجرم يا شخص مورد نظر او است اما درجرم خيانت در امانت، انتفاع خائن در امانت ضروري نيست.
 تفاوت جرم خيانت در امانت و اختلاس
اختلاس يکي از فروض جرم خيانت درامانت است؛ با اين تفاوت که مرتکب اختلاس مأمور دولت بوده و نسبت به دولت يا اموال اشخاص که به حسب شغل يا مأموريت نزد وي بوده است، مرتکب خيانت مي‌شود.

منبع : روزنامه حمايت ۱/۸/۱۳۹۳